به گزارش راهبرد معاصر «محمد بن سلمان» از یک اختلال روانی رنج میبرد که بر اساس گزارش منابع عربی سعی در مخفی نگه داشتن آن داشته است، اما در تازهترین حضور او در انظار عمومی چسبهایی بر روی دست او بود که این موضوع را افشا کرد.
بر اساس گزارش سعودی لیکس، بن سلمان از بیماری درماتوفاژی (درماتوفاژی یک وضعیت روانی است که در آن یک فرد به طور عمدی پوست خود عموما در ناحیه انگشتان را میجود و میکَند.) رنج میبرد، زیرا بر اساس تحقیقات چسبهایی که ولیعهد عربستان از آنها بر روی دستانش زده بود چسبهایی هستند که برای کنترل تکانهها و اختلالات وسواس فکری است.
متخصصان در زمینه اختلالات روانی میگویند که رفتارهای بن سلمان با علائم پارانویا (پارانویا حالتی است که فرد در آن به طرز شکنجه آوری مراقب سلامت جانی و مالی خود است و مدام اضطراب آن را دارد که عواملی بیرونی، طبیعی یا ماوراء طبیعی خود، خانواده و یا دارایی او را تهدید کرده و به آنها آسیب بزنند) و اختلالات خودشیفتگی تلاقی دارد و او معتقد است خشونت و سادیسم دو راه برای حفظ قدرتش هستند.
از اقدامات و سیاستهای بن سلمان این طور برداشت میشود که او اعتمادی به افکار عمومی عربستان ندارد و همیشه از تلاش آنها برای سرنگونی و طرد او به عنوان وارث احتمالی تاج و تخت در پادشاهی میترسد. ولیعهد عربستان از مردم عادی میخواهد که او را تحسین کنند و تسلیم اراده او شوند و ضعف خود را در پشت احساس کاذب عظمت خود پنهان میکند.
اما از سوی دیگر، او ترسهای خود را پشت قدرت نیروهای امنیتی مخفی میکند و با کماهمیت جلوه دادن این ترسها و همچنین با منحرف کردن افکار عمومی از شکستهای مکرر خود از طریق سرگرمی و گسترش فساد و زوال سعی دارد شکستهایش را پنهان کند. بن سلمان تمایل دارد با ایجاد دشمنان خارجی خشم مردم را از خود به سوی دیگران منحرف کند تا مردم عربستان سرگرم دشمن خارجی و خیالی شده و ناکامیهای ولیعهد سعودی را از یاد ببرند.
ولیعهد عربستان پس از اینکه نامش با توطئهها، رسواییها و سرکوبهای داخلی مرتبط شد، شهرتش در جوامع بینالمللی لکهدار شده و به یکی از منفورترین سران جهان تبدیل شده است. گزارشهای سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و رسانههای غربی رویکرد بن سلمان را برای حکومت با سرکوب هر مخالفی تایید کرده است. او از دستگیری دهها واعظ، فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و شیوخ قبایل و همچنین بازداشت شاهزادگان و بازرگانان و غارت پول آنها هیچ ابایی ندارد.
تحقیقات بیالمللی نشان میدهد برنامههای بن سلمان برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و احیای اقتصاد پادشاهی شکست خورده و چشمانداز اقتصادی ۲۰۳۰ که توسط ولیعهد راهاندازی شده بود، دچار حالت ناامیدانهای شده است.
علاوه بر این، جنگ جنایتکارانه علیه یمن و کشتار هزاران غیرنظامی چهره بن سلمان را مخدوش کرد و او را به جنایتکاری جنگی تبدیل کرده که به محاکمه بین المللی فراخوانده میشود. نام محمد بن سلمان همچنین با آغاز بحران خلیج فارس و محاصره قطر با متحدانش در امارات، بحرین و مصر همراه بود.
ولیعهد سعودی در حمایت از سرکوبها در کشورهای عربی که شاهد اعتراضهایی برای آزادی و دموکراسی بودند، دخیل بوده است. علاوه بر همه اینها، ولیعهد از طریق توییتر درگیر یک سری رسواییهای شد که آخرین آن هک تلفن جف بزوس، بنیانگذار آمازون بود. ناظران در این مسئله اتفاق نظر دارند که عربستان گرفتار یک حاکم بی پروا شده است که اولین دغدغه اش حفظ تاج و تخت خود بدون توجه به منافع و آینده مردمش است. محمد بن سلمان همچنین در قتل جمال خاشقچی، ستون نویس روزنامه واشنگتن پست در سال ۲۰۱۸ و مخالف سعودی در ترکیه دست داشته است.
«محمد بن سلمان» از یک اختلال روانی رنج میبرد که بر اساس گزارش منابع عربی سعی در مخفی نگه داشتن آن داشته است، اما در تازهترین حضور او در انظار عمومی چسبهایی بر روی دست او بود که این موضوع را افشا کرد.
بر اساس گزارش سعودی لیکس، بن سلمان از بیماری درماتوفاژی (درماتوفاژی یک وضعیت روانی است که در آن یک فرد به طور عمدی پوست خود عموما در ناحیه انگشتان را میجود و میکَند.) رنج میبرد، زیرا بر اساس تحقیقات چسبهایی که ولیعهد عربستان از آنها بر روی دستانش زده بود چسبهایی هستند که برای کنترل تکانهها و اختلالات وسواس فکری است.
متخصصان در زمینه اختلالات روانی میگویند که رفتارهای بن سلمان با علائم پارانویا (پارانویا حالتی است که فرد در آن به طرز شکنجه آوری مراقب سلامت جانی و مالی خود است و مدام اضطراب آن را دارد که عواملی بیرونی، طبیعی یا ماوراء طبیعی خود، خانواده و یا دارایی او را تهدید کرده و به آنها آسیب بزنند) و اختلالات خودشیفتگی تلاقی دارد و او معتقد است خشونت و سادیسم دو راه برای حفظ قدرتش هستند.
از اقدامات و سیاستهای بن سلمان این طور برداشت میشود که او اعتمادی به افکار عمومی عربستان ندارد و همیشه از تلاش آنها برای سرنگونی و طرد او به عنوان وارث احتمالی تاج و تخت در پادشاهی میترسد. ولیعهد عربستان از مردم عادی میخواهد که او را تحسین کنند و تسلیم اراده او شوند و ضعف خود را در پشت احساس کاذب عظمت خود پنهان میکند.
اما از سوی دیگر، او ترسهای خود را پشت قدرت نیروهای امنیتی مخفی میکند و با کماهمیت جلوه دادن این ترسها و همچنین با منحرف کردن افکار عمومی از شکستهای مکرر خود از طریق سرگرمی و گسترش فساد و زوال سعی دارد شکستهایش را پنهان کند. بن سلمان تمایل دارد با ایجاد دشمنان خارجی خشم مردم را از خود به سوی دیگران منحرف کند تا مردم عربستان سرگرم دشمن خارجی و خیالی شده و ناکامیهای ولیعهد سعودی را از یاد ببرند.
ولیعهد عربستان پس از اینکه نامش با توطئهها، رسواییها و سرکوبهای داخلی مرتبط شد، شهرتش در جوامع بینالمللی لکهدار شده و به یکی از منفورترین سران جهان تبدیل شده است. گزارشهای سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و رسانههای غربی رویکرد بن سلمان را برای حکومت با سرکوب هر مخالفی تایید کرده است. او از دستگیری دهها واعظ، فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و شیوخ قبایل و همچنین بازداشت شاهزادگان و بازرگانان و غارت پول آنها هیچ ابایی ندارد.
تحقیقات بیالمللی نشان میدهد برنامههای بن سلمان برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و احیای اقتصاد پادشاهی شکست خورده و چشمانداز اقتصادی ۲۰۳۰ که توسط ولیعهد راهاندازی شده بود، دچار حالت ناامیدانهای شده است.
علاوه بر این، جنگ جنایتکارانه علیه یمن و کشتار هزاران غیرنظامی چهره بن سلمان را مخدوش کرد و او را به جنایتکاری جنگی تبدیل کرده که به محاکمه بین المللی فراخوانده میشود. نام محمد بن سلمان همچنین با آغاز بحران خلیج فارس و محاصره قطر با متحدانش در امارات، بحرین و مصر همراه بود.
ولیعهد سعودی در حمایت از سرکوبها در کشورهای عربی که شاهد اعتراضهایی برای آزادی و دموکراسی بودند، دخیل بوده است. علاوه بر همه اینها، ولیعهد از طریق توییتر درگیر یک سری رسواییهای شد که آخرین آن هک تلفن جف بزوس، بنیانگذار آمازون بود. ناظران در این مسئله اتفاق نظر دارند که عربستان گرفتار یک حاکم بی پروا شده است که اولین دغدغه اش حفظ تاج و تخت خود بدون توجه به منافع و آینده مردمش است. محمد بن سلمان همچنین در قتل جمال خاشقچی، ستون نویس روزنامه واشنگتن پست در سال ۲۰۱۸ و مخالف سعودی در ترکیه دست داشته است./باشگاه خبرنگاران